یجوری ام الان که نمیدونم چجوری

میخوام کاری انجام بدم که نمیدونم دقیقا چکاریه

دلم از چیزی گرفته که نمیدونم چیه

یعنی کاری ازم براش یر نمیاد

یکی از نعمت های خدا هم نعمت درد و دل کردنهحرف دل رو زدنه

که اصلا در من وجود نداره اصلا

ته تهش اینه بیام اینجا بنویسم که اکثر مواقع هم میره توی پیش نویس ها یا حذف میشه

شدم یه مخاطب خالی الذهن که که کلی فکر تو کلش میتابه و رو هیچ کدومش نمیشه تمرکز کرد .حوصله فکر کردن هم ندارم حتی:))

بیاین یکاری بکنیم حال و هوامون عوض شه!


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها